برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
س حوصلهاش سر رفته بود. دلش میخواست بازی کند. از خانه رفت بیرون، دوید و دوید تا به سر کوه رسید. سر کوه، یک سنگ پشت را دید، س به سنگ پشت گفت : “آهای سنگ پشت! می آیی بازی کنیم؟” سنگ پشت گفت: “چه بازی؟… س گفت:” بازی گردو … شکست”! سنگ پشت قبول کرد. بازی شروع شد س گفت: ” گردو” سنگ پشت گفت :”شکستم… زدم دندانت را شکستم”. س داد زد: ” آی دندانم… وای دندانم!” سنگ پشت هول شد و گفت:” تو خودت گفتی بازی کنیم “! س گفت:” اما تو دندان من را شکستی!” سنگ پشت گفت: “حالا گریه نکن. من خودم میبرمت دکتر. بپر روی سنگم بشین تا برویم.” س نشست روی سنگ پشت . سه سال و سه ماه و سه هفته و سه ساعت طول کشید تا به دکتر رسیدند. آن موقع س یک دندان دیگر در آورد. خندید و گفت:”برگردیم. دیگه دکتر نمی خواهم.” بله و از اون روز به بعد س خیلی مراقب سه تا دند در وب سایت مام پلاس ببینید س س س س هستم من س آخر هستم در آخر گل یاس آخرین حرف کلاس یا آخر اسم داس بر روی خط نشستم در جدول الفبا دو شکل زیبا هستم دندانه هایم ردیف مساوی است و دقیق مانند عدد ۳ که وصل شده به یک ن با سـ غیر آخر میام اوّل و وسط دنباله دارد رو خط به حرف بعد می چسبد ساسان آناناس دارد سارا درس را دوست دارد سامان سبَد ندارد سام در دستش سیب داردداستان نشانه س
داستان س و سنگ پشت
شعر نشانه سـ س